سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از نوف بکالى روایت است که شبى امیر المؤمنین ( ع ) را دیدم از بستر خود برون آمده نگاهى به ستارگان انداخت و فرمود : نوف خفته‏اى یا دیده‏ات باز است ؟ گفتم دیده‏ام باز است . فرمود : ] نوف خوشا آنان که دل از این جهان گسستند و بدان جهان بستند . آنان مردمى‏اند که زمین را گستردنى خود گرفته‏اند و خاک آن را بستر . و آب آن را طیب . قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان . چون مسیح دنیا را از خود دور ساخته‏اند و نگاهى بدان نینداخته . نوف داود ( ع ) در چنین ساعت از شب برون شد و گفت این ساعتى است که بنده‏اى در آن دعا نکند جز که از او پذیرفته شود ، مگر آن که باج ستاند ، یا گزارش کار مردمان را به حاکم رساند ، یا خدمتگزار داروغه باشد ، یا عرطبه طنبور نوازد ، یا دارنده کوبه باشد و آن طبل است . [ و گفته‏اند عرطبه ، طبل است و کوبه ، طنبور . ] [نهج البلاغه]
شایدفردا
 
قیام حسینی

کیست که ندای آزادی خواهی حسین را نشنود؟

آن زمان مردم جاهل که فریب زر و زور معاویه را خورده بودن علی را دشنام می دادند فرزندش حسین را خارجی می خواندند باز گردیم قبل تر سینه فاطمه آن زن آزاد اندیش آزادی خواه را شکافتند و قبل تر آن بزرگ اسلام و آن آزاد اندیش را به بدترین اشکال در زمان شکنجه دادند وبعد از آن به نام اسلام فرزندانش را به عذاب کشاندن دخترش فاطمه دامادش علی نوه اش حسن وفرزند برومند علی حسین را آزار دادند و کشتند اما علی حسن وحسین چرا برخواستند جهل مردم سبب قیام شد حسن در خفا حسین که دیگر طاقت نداشت که حرامیان هر کس و نا کس را امیر المومنین بخواند حج خود را نیمه تمام رها ساخت به میدان نبرد ره شتافت و آری حسین قیام کرد تا هر کس و ناکس خود را امیر المومنین نخواند زیرا می دانست امیر المومنین شایسته ی علی بود بس.... و با خون سرخ خویش زمین زرد کربلا را رنگین نمود تا دیگر حرامیان جسارت چسباندن نام مولایم علی را به خود ندهند اما افسوس که بعد از آن آزاد خواه آزاد اندیش به رنگ ولعابهای مختلف مذهبی وتبلیغاتی حرامیان خود را به علی نسبت دادند واطرافیانشان را که مانند سگ هار مردم را دریدن مالک ویاران صدیق علی خواندند... خداوندا آیا زمان آن فرا نرسیده است که زمین به مظلومان عالم به ارث رسد آیا زمان آن فرا نرسیده است که ظلم پایان پذیرد .....
و ما ستم دیدگان وفرزندان حسین کما کان راه حسین زهرا را ادمه خواهیم داد تا آن زمان که وعده الهی محقق گردد ومسلما چنین خواهد شد.....
ودر ره عشق سرها بریده بینی بی جرم جنایت و امروز من چنین می نویسم در ره آزادی سرها بریده بینی بی جرم جنایت و ما حلاج صفت با خاکستر بر باد رفته ی خویش بر آسمان آبی می نویسم نقش زیبای آزادی را که بی شک پس از هر سختی گشایش و آسانی است واین است وعده الهی که بی شک محقق خواهد شد....
 فرا رسیدن ماه آزدی وآزاد اندیشی بر تمام آزادی خواهان جهان مبارک باد ونیز شهادت پدرم حسین که خون خویش را هدیه داد به آزادی تسلیت و تهنیت باد.....


نوشته شده توسط سیدسجادحسینی 88/9/27:: 1:31 عصر     |     () نظر
درباره

شایدفردا


سیدسجادحسینی
باشد برای فردا شاید...
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها