سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که به تو گمان نیک برد با نیکویى در کار گمان وى را راست دار [نهج البلاغه]
شایدفردا
 
تضاد بین واسطه رهایی کردن وکارگزاراطلاعات شدن قسمت اول

 

 دکترمحمدحسین دیانی

چکیده                          

نظریه کتابداربه عنوان آموزش کتابداربه عنوان برقرارکننده ارتباط بین مراجعان واطلاعات ،دردورانی که منابع چاپی تنها منابع اطلاعاتی به حساب می آمدند درحوزه کتابداری موازی باهم درجریان بوده اند.

آموزشی ونظریه ارتباطی قرارداده است. دراین شرایط زمینه مناسبی برای استقلال گسترده ازنظریه آموزشی فراهم آمده ،درعین حال نظریه ارتباطی نیزازجایگاه مستحکم تری برخوردارمی شود. زمینه های مناسب ودشواریهای پیش روی هر یک از این دونظریه موردبحث قرارگرفته است.برقراری تعادل بین این دو نوع نظریه برای مساعدت به مراجعان وبرای باقیماندن کتابداری واطلاع رسانی به عنوان یک حرفه ،آن هم حرفه ای سودمند،چالشی است که کتابداران این دوران باآن روبروهستند.

مقاله حاضربه تحلیل تضادبین دومفهوم واسطه رهایی وکارگزاراطلاعات می پردازد.

اولین بخش کتاب مبانی مرجع با این جملع آغاز می شود:آموزش وپرورش موظف به ایجادوتوانایی دردانش آموختگان است: اول،توانایی تفکرانتقادی ودوم ،توانایی بهره گیری ازمنابع حاوی علم ودانش را به گونه ای عمیق ترودرپیوندمستقیم بافراگیری مهارت تفکر انتقادی موردتوجه قرارمی دهد.

به نظروی ،فراگیری تفکرانتقادی ،یعنی فراگیری انواع پرسش هایی که بایددرزمان مناسب طرح شودودانستن اینکه چه نوع وچه مقدارشواهدبرای تعیین اعتبارموضوع موردبحث کافی است وسرانجام ،شواهدموردنیازراچگونه می توان شناسایی وبازیابی کرد.ازاین عبارت چنین برمی آیدکه تفکرانتقادی ومهارت دراطلاع یابی لازم وملزوم یکدیگرند،بویژه اگرتفکرانتقادی رادرسطح عام تریعنی درپژوهش ،ومهارت دراطلاع یابی رادرسطح عام تر،یعنی اطلاع رسانی موردتوجه قراردهیم .

درمقاله پژوهش واطلاع رسانی که به عنوان سخن نخست درمجله رهیافت منتشرشد،رابطه بین این دورانمایان کردم .فشرده آنچه درآن مقاله آمداین است:

((اطلاع رسانی باسازماندهی به انبوه اطلاعات ودانش موجود،گره های گشوده وناگشوده دردانش رامی نمایاند،وپژوهش باآگاهی ازگره های ناگشوده به اتکای نظریه های پرتوان ،قوانین اثبات پذیر،وروشهای برخوردارازقواعدمنطقی ،درراه بازگشایی گره های ناگشوده گام می گذارد.حاصل هرچه باشد،ازطریق اطلاع رسانی جای خودرادربیشه زار به سامان اطلاعات ودانش تعیین می کندواحتمالا بسترجدیدی برای پژوهشهای بعدی فراهم می آورد))(رهیافت ،ش25ص2).

((لوئس شورز)) توانایی ومهارت درکارمرجع راهمپایه توانایی درخواندن ،نوشتن وحساب کردن                   می داند.ومعتقداست که بدون مهارت دربازیابی اطلاعات ،محل درج اطلاعات علمی هررشته تعیین وبازیابی نمی شود.،درآن صورت ازدیدگاه دانش آموخته ،چنان دانش واطلاعی وجودنداردودرنتیجه اطلاعات بازیابی نشده نمی توانددرجهت منابع فرد،جامعه وتمدن مورداستفاده قرارگیرد.(مبانی مرجع ،ص71).

دیدگاه بالا ومواردمشابه بسیاری که دراین باره درادبیات کتابداری واطلاع رسانی وجوددارد،برای کتابداران نقشی آموزشی قائل است. امادرعمل ،بویژه دردوران تکیه صرف برمنابع چاپی ،دونوع آموزش آنهم دردانشگاه ها قابل ردیابی بود:

1.آموزشی که درصحنه کتابخانه بوقوع می پیونددوکتابداران شاغل امرتعلیم دهی آن رابرعهده دارندونمونه هایی ازآن رادرجلسات توجیهی بادانشجویان ،بویژه دانشجویان تازه وارددانشگاه ،شاهدهستیم. نیزآموزش یاخدماتی که به هنگام هدایت دانشجوبه منابع برای یافتن اطلاعات ارائه                 می شودازاین گونه است. این نوعآموزش رادرکتاب روشهای تحقیق درکتابداری ،خدمات مرجع ارشادی نامیده ام (روشهای تحقیق درکتابداری ،ص112). به نوشته دکترآزاد،این نوع خدمت می تواندازآموزش شیوه پرکردن فرم درخواست کتاب آغازوبه توضیح وتشریح نحوه بهره جویی ازفهرستها ،کتابشناسیها وآثارمرجع جهت تفسیروبیان محتوای مجموعه ختم شود.وِیژگی اصلی این آموزش ،بدون توجه به سطح گستردگی آن ،هدایت وراهنمایی دراه پیگیری اطلاعات است ونه تهیه وبه دست دادن خوداطلاعات موردنیاز(مبانی مرجع ، ص52)

2. آموزش نوع دوم ،آموزشی است که درکلاس درس زیرنظرمدرس واحتمالا،باهمکاری کتابداربوقوع می پیونددوباعنوان آموزش کتابشناسی(Bibliojraphic Education شناخته می شود.دراین نوع آموزش ،چهارچوبهای مفهومی سامان یابی منابع مرجع درهررشته علمی توسط مدرس مطرح ونمونه هایی ازمنابع مرجع مربوطه که درکتابخانه همان سازمان موجوداست ،توسط کتابدارمعرفی               می شودودانشجوتمرینهای مربوطه راباتوجه به آنها انجام می دهد(Reichel and Ramey, 1987).این نوع آموزش درایران ،مخصوص درسهایی است که بانام موادوخدمات مرجع درهمه سطوح به دانشجویان کتابداری داده می شود.مشابه این آموزش دردانشگاه های غرب ،بیشتردرآمریکا، به دانشجویان غیرکتابدارنیزارائه گردد. دردرسهای روش تحقیق رشته های متفاوت دانشگاهی که دردوران انقلاب فرهنگی سرفصلهای آنها نوشته شد، نیزچهارجلسه برای آموزش کتابشناسی واستفاده ازکتابخانه گنجانیده شده وقراربوده است که این بخش ازدرس باهمکاری کتابدارارائه شودکه عملا چنین نشده ومدرس هردرس بسته به توان وعلاقه خودبه آن پرداخته است.

آموزش نوع اول به"چگونه ازکتابخانه استفاده کنیم " توجه داردوآموزش نوع دوم به اینکه ((هررشته علمی دانسته های خودرادرچه نوع منابع وباچه سازماندهی ارائه می کند)) توجه دارد.

shahrezalib.nikblog.comبرگرفته شده از


نوشته شده توسط سیدسجادحسینی 87/9/17:: 10:51 عصر     |     () نظر
درباره

شایدفردا


سیدسجادحسینی
باشد برای فردا شاید...
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها